تعداد بازدید: ۳۰۴۵
کد خبر: ۳۵۳
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۸ - ۱۷:۳۶ - 10 September 1398

اگر این طلاها زبان سخن بگشایند

داعشیان مزدور استکبار، خوب فهمیده بودند که این گنبد و بارگاه، تجلی عشق به خدا، ولایت و آزادگی است.

به گزارش معاونت فرهنگی و روابط عمومی ستاد بازسازی عتبات کرمان، نمی‌دانست این سکه‌های طلا، انگشتر، گردنبند و گوشواره‌های طلا، آویزهای زیبا، النگوها و دیگر قطعات طلا که در طول سال‌ها به مناسبت‌های مختلف جمع‌آوری شده، قرار است کجا هزینه شوند؟

گاهی آدم‌ها در طول زندگی پولی دست‌شان بیاید، تکه‌ای طلا می‌خرند تا در روز مبادا گره‌ای از کارشان باز کند.

گاهی هم می‌خرند و می‌گویند سرمایه است.

گاهی هم هدایای طلا را با ذوق و شوق نگه‌ می‌دارند و می‌گویند یادگار است.

خُب بیراه هم نمی‌گویند، طلا به وقتش مشکلات مالی را حل می‌کند، سرمایه است و می‌تواند در سفر زیارتی و تفریحی، خرید خانه یا ماشین، تهیه جهیزیه، توسعه کسب و کار و خدای ناکرده هزینه‌ی درمانی و موارد دیگر به‌کار آید.

و در این بین معمولاً زنان علاقه‌ی خاصی به طلا دارند و بعضاً به ویترین طلافروشی که می‌رسند، پاهایشان سست می‌شود و شاید با خود بگویند نگاه کردنش که هزینه ندارد….دقایقی می‌ایستند و به طلاهایی که در ویترین خودنمایی می‌کنند، خیره می‌شوند.

اما یک جای دیگری هم هست که وقتی چشممان به طلا می‌افتد، بی‌اختیار دلمان می‌لرزد، اشک به آرامی بر گونه سرازیر می‌شود، دست بی اختیار روی سینه می‌رود و لب زمزمه می‌کند: السلام علیک یا …..

آری وقتی مقابل گنبد طلای یکی از ائمه می‎ایستیم، حس و حال عجیبی پیدا می‌کنیم. دل‌مان متصل می‌شود به شبکه‌های ضریح و روح‌مان اطراف گنبد به‌پرواز در‌می‌آید.

بی‌جهت نبود که داعشیان مزدور استکبار، در پی تخریب گنبد و بارگاه ائمه علیهم السلام بودند. آن‌ها خوب فهمیده بودند که این گنبد و بارگاه، تجلی عشق به خدا، ولایت و آزادگی است.

این‌ها را به‌عنوان مقدمه نوشتم تا مطلب دیگری را عرض کنم. در زیارت جامعه کبیره فرازی داریم که با آن ادعا می‎کنیم: حسین جان! پدر و مادر و جان و مالم به فدای تو…

و سعی می‌کنیم این ارادت را به انحاء مختلف نشان دهیم. گاهی در قالب رزمنده‌ی مدافع حرم، گاهی در قالب خادم حرم، گاهی قلم و بیان در وصف ائمه می‌سراید و هنر به آن جلوه می‌دهد و روش‌های دیگری که از حوصله‌ی این نوشتار خارج است.

اما چند سالی‌ست که موکب‌داری در ایام اربعین حسینی باب جدیدی در خدمت به آل‌الله باز کرده است.

همین چند روز پیش در ایام اربعین حسینی بود که خانمی مراجعه کرد و گفت: مقداری طلا دارم که می‌خواهم برای ساخت گنبد حرم مطهر امام حسین(ع) هدیه کنم. وقتی طلاها را روی میز اتاق نذورات خواهران گذاشت، چندین سکه، النگو، گوشواره، گردنبند و تکه‌های دیگری از طلا، میز را رونق بخشید. با نگاهی گذرا شاید ارزش تقریبی آن‌ها به صد میلیون تومان می‌رسید. گفت می‌خواهم در ساخت خشت‌های طلای گنبد سهیم باشم.

و به بعضی از تکه‌ها اشاره کرد و گفت: این‌را در جشن تولدم گرفتم، آن را در سالگرد ازدواج‌مان، این‌ها را روز مادر و روز زن… خلاصه برای هر کدام بهانه‌ای بود و حالا می‌خواست همه را به یک بهانه خرج امام حسین(ع) کند.

از او پرسیدند همسرت راضی است؟ گفت: همسرم خودش از خادمین اباعبدالله و در حال حاضر در سفر اربعین در خدمت زائران امام حسین(ع) است.

آن‌قدر با اطمینان از این مظاهر دنیایی برای آخرت، چشم پوشیده بود که راه برگشتی برای خود نگذاشته بود.

او به‌راحتی از مال خود گذشت، وقتی هم همسر و پسرش را برای خدمت به زائران اباعبدالله راهی می‌کرد، شاید با اوضاع ناآرامی که در عراق بود، از آن‌ها هم دل کنده بود و این مرا به یاد آن فراز از دعای زیارت جامعه کبیره انداخت که اشاره کردم.

و اگر آن طلاها به اذن خدا زبان سخن می‌گشودند، از این فرصتی که برایشان مهیا شده تا زینت گنبد دردانه‌ی بارگاه الهی و محل طواف ملائکه باشند، به خود می‌بالیدند و سپاسگزاری می‎کردند.

خدا از همگان به شایستگی بپذیرد.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
ویدیو