تربت حسین(ع) تو را می‌خواند ای شهید

کرمان- روابط عمومی ستاد بازسازی عتبات عالیات- خبر آمدن مهمانی ویژه، همه را به محوطه ستاد بازسازی عتبات کرمان کشاند و نگاه­ها همه به در ورودی دوخته شد.

انگشت عکاس آماده روی شاتر دوربین قرار گرفت تا لحظه‌ی ورود مهمان را به یادگار ثبت کند.

با آن‌که به ظاهر زمان زیادی نگذشت، اما ثانیه‌ها سخت می‌گذشت و انتظار، سخت‌ترش می‌کرد.

بالاخره آمد...

روح بزرگش چنان جلوه‌ای داشت که همه را بی اختیاربه سمت خود کشاند و بغض‌شان را ترکاند.

جوانی هفده ساله...

اما به قدری جوان‌مرد که جا داشت همه مدعیان مردانگی عالم درمقابلش زانو بزنند.

وچه زیبا گفت سید شهیدان اهل قلم که  "درعالم رازی است که جز به بهای خون فاش نمی‌شود"

او ما را ندیده و نشناخته، فدا شده بود…

نفسش را برید تا نفس ما قطع نشود...

چشمانش را داد تا چشمان ما  در این وانفسای روزگار باز بماند...

وجودش را بدون ذره‌ای چشم‌داشت فدا کرد تا عزت ما فدای هرزگی نشود...

آری! در سال‌روز شهادت امام کاظم علیه‌السلام ستاد بازسازی عتبات استان کرمان، دقایقی میزبان شهید گمنام هفده‌ای ساله‌ای بود که شهید آوینی در وصفش می‌گوید: "گمنامی تنها برای شهرت‌پرستان دردآور است وگرنه همه اجرها در گمنامی است".

وقتی پیکر پاک این مرد میدان هفده ساله لحظاتی در اتاق مزین به تربت ارباب دو عالم حسین "علیه‌السلام" آرام نشست، آرامش را از بقیه گرفت...

همگان در مقابلش زانو زدند و ملتمسانه شعور حسینی را درکنار این شور حسینی خواستند...

و قاصدش کردند تا سلام همه را به حاج قاسم شهید و یارانش برساند تا مدد دهند در آزمون شهید بودن قبل از شهید شدن، سرافراز بیرون بیایند...ان‌شاالله

در آخر، زمانی که با حسرت بدرقه‌اش می‌کردند، تمنا داشتند که ازبانوی مهربانی‌ها فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بخواهد تا روزمره‌گی ما را با خود نبرد و ما هم جزو لعن شدگان زیارت عاشورا نشویم...