معاونت فرهنگی و روابط عمومی ستاد بازسازی عتبات کرمان-
قاسم روایت ما از کودکی در خانوادهای روستایی و مذهبی رشد کرد. پدر لقمهی حلال بر سفره میگذاشت و سر موعد مقرر، حساب خمس و زکاتش را پرداخت میکرد.
ایام محرم که روستا غرق ماتم میشد، قاسمِ روایت ما، با دستان کوچک خود بر سینه میزد و همچون قطرهای در دریای معرفت عزاداران حسینی جلوه میکرد.
روضه و ذکر و نماز و دعا، با گوشت و پوست و خون قاسم عجین شده بود. وقتی هم در اوج تهاجم فرهنگی غرب در دوران فاسد پهلوی، برای ادامه تحصیل به شهر کرمان رفت، نماز اول وقت و دعایش قطع نمیشد. قاسمِ روایت ما بنیهی مذهبی خوبی داشت که زرق و برق فریبندهی دنیای مادی چشم او را نمیگرفت.
کمکم با سیل خروشان انقلاب همراه شد و پس از پیروزی انقلاب و آغاز جنگ تحمیلی، قاسمِ روایت ما مشتاقانه به آموزش رفت و پس از طی دورههای آموزشی در کردستان و جنوب کشور به نبرد با دشمنانی برخاست که برای دریدن نظام جمهوری اسلامی چنگ و دندان تیز کرده بودند.
قاسمِ روایت ما وقتی که مُحرم بیتاللهالحرام شد، "حاج قاسم" شد و همه او را با همین عنوان صدا میزنند.
او همواره در دلش گنجینهای از مهر و محبت اهلبیت عصمت و طهارت را دارد که در ایام محرم و صفر بهخوبی به بار مینشیند.
حاج قاسم به مسئول تبلیغات لشکر میگوید هر گردان باید یک مداح داشته باشد و هر روز زیارت عاشورا برای رزمندگان قرائت کند.
وقتی خسته از خطوط مقدم نبرد به قرارگاه بازمیگردد، فقط زمزمهی دعا و نیایش است که به تن خستهی او آرامش میدهد. گاهی هم در جمع همرزمان، خودش شروع به خواندن دعای کمیل و یا زیارت عاشورا میکند؛ حاج قاسم به تکتک فرازهای دعا ایمان دارد، میخواند و اشک میریزد.
و این همهی ماجرا نیست. بعد از جنگ تحمیلی روضههای خانگی او در کرمان ادامه پیدا میکند و حتی زمانی که به امر رهبرش فرماندهی سپاه قدس را بر عهده میگیرد، گاهی خودش را از سوریه و اوج درگیریها با داعش، به روستای پدری میرساند تا در روضههای تاسوعا و عاشورا شرکت کند.
حاج قاسمِ روایت ما اما یک کار ماندگار دیگر هم کرد، کاری که به تعبیر خودش عملی کوثرانه و صدقهی جاریه محسوب میشود.
روزی که بعد از دوران سقوط صدام، به نجف رفت و غربت و خاک حرم و بارگاه مولا علی(ع) را دید، جرقهای در ذهنش خورد و همین جرقه، چراغ بازسازی عتبات را روشن کرد.
سالها از آن روز میگذرد و طی این مدت ستاد بازسازی عتبات در نجف، کربلا، سامرا، کاظمین و سوریه به خوبی پای کار رفت و با کمکهای مردمی به بازسازی، مقاومسازی، ترمیم و توسعهی اعتاب مقدسه همت گماشت.
سالها پیادهروی اربعین در اوج فعالیت و شیطنتهای مزدوران داعش، با تدبیر حاج قاسم در امنیت کامل با شکوه و عظمت بینظیر برگزار شد و این هم صدقهی جاریهی دیگری از این مرد الهی بود.
و نهایتاً خداوند تبارک و تعالی، مزد خدمات بیمنت او را داد و حاج قاسمِ روایت ما با شهادتی مظلومانه به سیدالشهدا ملحق شد و به جهادی 40 ساله پایان داد هرچند راه و مکتب او با معرفی سیره و مرامش تداوم دارد.
و اینگونه است که ما در اولین محرمی که حاج قاسم در بین ما نیست، عزادار دو قاسم هستیم.